(متي راس) زن زيرک و مصممي است که در چهارده‌سالگي با روستر کاگبرنِ يک‌چشم، بي‌رحم‌ترين مارشال کشور، به دلِ قلمرو پُروحشت بوميان زده است تا عدالت را در حق تام چِيني، بي‌سروپاي ولگردي، اجرا کند که جان و مال پدرش را با قساوتِ تمام از او گرفت. حالا پنجاه سال از آن حادثه گذشته و مَتي با بيان شيرين و گيرايش شرح خون‌خواهيِ پدري را مي‌دهد که در نظر او «نجيب‌ترين و شرافتمندترين مرد روي زمين بود.»