درباره‌‌ی سال گمشده‌ي خوآن سالواتي‌يرا

خوآن سالواتي‌يرا در کودکي از اسب مي افتد ولال مي شود. از بيست‌سالگي در خفا بر طومارهاي بلندي از کرباس، به‌تفصيل سرگذشت شش‌دهه از زندگي‌اش را در قالب نقاشي‌هايي ترسيم مي‌کند؛ سال‌نوشت‌هاي عشق و هراس و دريغ بر بوم و از رنگ. حالا مرده و پسرانش پي برده‌اند که طومار يک سال از زمدگي پدر مفقود شده است. نکند از قصد گم وگورش کرده است؟ آيا مي‌توان پيدايش کرد؟ بابا در آن نقاشي چه کشيده است؟ در آن سال گمشده، چه گذشته است؟ رماني كوچك، تابلويي بزرگ و زيبا از پدر و مايرال، استعدادي نو در ادبيات آرژانتين.

آخرین محصولات مشاهده شده