جنگ به هر دليلي وحشتناک است و از چرخش خوفناک پوتين به سمت امپرياليسم قوميتي نمي‌توان چشم‌پويشي کرد. آنهايي که مي‌گفتند جنگ در اوکراين رقم نمي‌خورد و بعيد است منجر به بي‌ثباتي جهاني شود. هشدار واضحي را که پوتين به ما داده بود ناديده گرفتند. با مماشات آمريکا و ساير قدرت‌هاي جهان طي اين سال‌ها و به واسطه منابع عظيم در دسترس و زرادخانه هسته‌اي قدرتمند، دليلي وجود ندارد که باور کنيم چشم‌انداز پوتين از آنچه «روسيه بزرگ» عنوان کرده به شرق اوکراين محدود مي‌شود و البته دلايل زيادي وجود دارد که باور کنيم قطعا محدود نمي‌شود. براي گري کاسپارف هيچ‌يک از اينها تازگي ندارد. او بيش از يک دهه از منتقدان سرسخت پوتين بوده و حتي رهبري جبهه اپوزوسيون حامي دموکراسي را در انتخابات سال 2008 به دست داشته. با وجود اين،‌ طي اين سال‌ها کاسپارف با تماشاي به حقيقت پيوستن پيشگويي‌هايش درباره انگيزه‌هاي پوتين، با حقيقت تلخ‌تري مواجه شده است: روسيه پوتين خود را در جايگاهي مقابل کشورهاي جهان آزاد تعريف مي‌کند. در اين کتاب کاسپارف نشان مي‌دهد که انحلال اتحاد جماهير شوروي نه نقطه پايان، که فقط تغيير فصل بود و جنگ سرد به بهاري نو بدل شد. اما اکنون بعد از سال‌ها مماشات و قضاوت اشتباه، زمستان دوباره از راه رسيده است. کتاب زمستان در راه است که با قوه هوش، باور و اميدهاي کاسپارف براي کشورش به نگارش درآمده، چهره واقعي پوتين را به تصوير مي‌کشد.