درباره‌‌ی زبان‌شناسي شناختي (1 مقدمه)

«... اين كتاب هيچ دانش مقدماتي‌اي را پيش‌فرض نمي‌گيرد، هر چند انتظار مي‌رود آن‌هايي كه آشنا هستند ـ مخصوصا كساني كه اطلاعاتي در مورد نظريه‌ي زايشي دارند ـ بتوانند برخي نكات ويژه‌ي رويكرد آن را درك و دريافت كنند.» «يكي از جذاب‌ترين ويژگي‌هاي زبان‌شناسي شناختي تمركز آن بر معناست. تحليل نسبتا نارساي معنا در برخي نظريه‌ها مايه‌ي سردرگمي بسياري از كساني شده است كه زبان‌شناس نيستند.اما پرداختن به اين موضوع به يكي از جذابيت‌هاي زبان‌شناسي شناختي در دوران پسا ـ مدرن تبديل شده است. به‌خصوص، در مركز قرار دادن مفهوم «تعبير» مدل را از رويكردهاي پيشين به معنا متمايز ساخته است. زبان‌شناسان شناختي، در تأكيد بر نقش تعبير، از بررسي‌هاي قبلي معنا در زبان‌شناسي فاصله گرفته‌اند، بررسي‌هاي مبتني بر اين فرض كه معنا از شناخت و ادراك انسان مستقل است و بنابراين مي‌توان آن را عيني‌سازي و به صورت بالقوه صوري‌سازي كرد. آن‌چه زبان‌شناسان شناختي را وحدت مي‌بخشد (با وجود اختلاف در زمينه‌هاي ديگر) تعهدشان در مقابل اين اصل است كه عبارت‌هاي زبان شيوه‌ي خاصي از ادراك صحنه‌ي جاري زندگي روزمره را رمزگذاري مي‌كنند... آشكار است كه اين ويژگي مدل زبان‌شناسي شناختي را با گرايش‌هاي تازه در رشته‌هاي مجاور ـ به‌ويژه نظريه‌ي ادبي و نظريه‌ي مطالعات فرهنگي ـ بيش‌تر از ديگر نظريه‌هاي زبان هماهنگ مي‌سازد...»

آخرین محصولات مشاهده شده