ژان ژاک روسو در 28 ژوئن 1712ميلادي در ژنو ديده به جهان گشود. روسو مادر خود را در هنگام تولد از دست داد، او در اين خصوص مي‌گفت: پدرم خود را وقف من کرده بود اما هرگز نگذاشت فراموش کنم که من موجب مرگ مادرم شده ام. پدر روسو ساعت ساز بود و همواره روسو را به خواندن تشويق مي‌کرد. اين مطالعات در پرورش روحي روسو تاثير زيادي گذاشت. با اين همه او از سال‌هاي نوجواني خود راضي نبود و به همين دليل در 16 سالگي زادگاه خود را ترک کرد و مدت‌ها در شهرهاي گوناگون فرانسه به شغل‌هاي گوناگوني مانند معلمي سرخانه، منشي‌گري و دفترداري پرداخت. روسو در اين سال‌ها تلاش مي‌کرد، وارد محافل مرفه پاريس شود و همزمان در حلقه‌هاي ادبي اين شهر براي خود اعتباري کسب کند. وي فعاليت‌هايي در زمينه‌ طنزپردازي، شاعري و آهنگسازي اوپرا داشت که هيچ يک براي او آوازه‌اي در پي نداشت در 33سالگي، زندگي شخصي روسو دستخوش تحولي عمده شد. او با خدمتکاري بي سواد به نام ترزه آشنا شد و بقيه عمر خويش را با او گذراند. ترزه پنج فرزند به دنيا آورد اما روسو همه آنها را به پرورشگاه دولتي سپرد. در جايي گفته است: بعدها دريافتم که اين کارم درست نبود».