درباره‌‌ی دشمنان (گالينگور)

«عمر يك انسان از هر اندوه شخصي گران‌بهاتر است. من از شما تمنا دارم كه شجاعت و شهامت به خرج بدهيد، به نام انسانيت اين تمنا را از شما مي‌كنم.» كريلوف رنجيده گفت: «انسانيت از هر دو سو بايد باشد، به نام همان انسانيت از شما خواهش مي‌كنم كه مرا با خود نبريد. خدايا، چه فكر عجيبي! من به زور سرپا ايستاده‌ام، و شما مرا با انسانيت مي‌ترسانيد. من الان قادر به هيچ كاري نيستم. به هيچ دردي نمي‌خورم، زنم را پهلوي كي ول كنم؟ نه، نه...»

آخرین محصولات مشاهده شده