درباره‌‌ی دايره گچي قفقازي (نمايش‌نامه)

من برشت... براي برقراري عدل در جهان بسيار انديشه كردم. راه‌هاي چندي را آزمودم، كه در پس آن، بي‌راهه نمودار شد. ديده‌ام كه رادمردان جاودانه‌ي تاريخ براي نجات بشر كوشيده‌اند. با يك دايره‌ي ساده‌ي گچي، من دوستدار بشر بودم و از حاميان هنر، اما انديشه‌هايم حتي با تمهيد هنر نيز در تثبيت عدالت بشري كارساز نشد و ظلم هم‌چنان باقي ماند و زمانه عدل را دوباره به ظلم در آميخت و سرنگون كرد... من امروز در زير خاك طنين صداي خود را در انعكاس بمب ناپالم و فرياد مظلومان و شيميايي‌شدگان مي‌شنوم... 19 شخصيت 15 مرد 4 زن

آخرین محصولات مشاهده شده