درباره‌‌ی دايي وانيا (نمايش‌نامه)

پروفسور سربرياكوف،‌ دانشمندي ميان‌مايه و متظاهر، سال‌هاست كه با جان كندن دخترش سونيا و برادرانش ايوان كه اداره ملكي را كه از زن مرحومش به ميراث برده به عهده دارند، زندگي بي‌دغدغه‌اي را مي‌گذراند. سربرياكوف حالا با يلنا، دختر جواني كه مجذوب شهرت او شده، ازدواج كرده است. بي‌قراري يلنا و خودخواهي سربرياكوف كار اداره ملك را مختل مي‌كند و اين اوضاع متشنج وقتي به اوج خود مي‌رسد كه سربرياكوف اعلام مي‌كند مي‌خواهد ملكش را بفروشد و در شهر زندگي كند.

آخرین محصولات مشاهده شده