درباره‌‌ی تنگسير

هواي آبكي بندر همچون اسفنج آبستني هرم نمناك گرما را چكه چكه از تو هواي سوزان ورمي‌چيد و دوزخ شعله‌ور خورشيد تو آسمان غرب يله شده بود و گردي از نم بر چهره داشت. جاده «سنگي»، كشيده و آفتاب تو مغز سرخورده و سفيد و مارپيچ از «بوشهر» به «بهمني» دراز رو زمين خوابيده بود. جاده خالي بود. سبك بود. داغ و خاموش بود. سفيدي آفتاب بيابان با سايه يك پرنده سياه نمي‌‌شد.

آخرین محصولات مشاهده شده