درباره‌‌ی تنها در پاريس و داستان‌هاي ديگر

نل، دختري بيست‌وشش‌‍ساله است که تابه‌حال به پاريس سفر نکرده و هيچ‌وقت تعطيلات آخر هفته‌ي شاعرانه‌اي را کنار کسي سپري نکرده است. همه مي‌دانند که او اهل سفر خارج از کشور و کارهاي ماجراجويانه نيست. اما وقتي پيت، روز سفر او را قال گذاشت و همراهش به سفر نرفت، نل فرصتي پيدا مي‌کند تا به همه نشان بدهد که در مورد او اشتباه مي‌کنند. نل، تنها در پاريس، چهره‌اي از خود به نمايش مي‌گذارد که پيش از آن در او نبوده است؛ دختري مستقل و شجاع. آيا اين تعطيلات آخر هفته، مي‌تواند ماجراجويانه‌ترين سفر عمرش باشد؟ تعطيلاتي جالب، جذاب و هيجان‌انگيز؟» در قسمتي از کتاب مي‌خوانيم: «چشم‌هايش را محکم بست؛ نمي‌خواست بيشتر از اين گريه کند، سپس بلند شد و نشست و به چمدانش چشم دوخت. فکر کرد از کجا تاکسي بگيرد و آيا مي‌تواند بليتش را عوض کند. اگر به ايستگاه قطار برود و بليت گيرش نيايد چه؟ مي‌خواست از مسئول پذيرش هتل بپرسد که مي‌تواند به ايستگاه زنگ بزند و براي او بليت بگيرد.»

آخرین محصولات مشاهده شده