درباره‌ي شاهنامه بسي گفته‌اند و نوشته‌اند، ولي بيش‌تر آن‌ها يا گوشه‌اي ويژه از اين درخت تناور را کاويده‌اند يا در ستايش بلندا و خنکا و بار و برِ آن سخن آورده‌اند. گرچه پيمايش کران تا کران اين سايه‌سار کاري است بس عظيم، کوشيده‌ايم از ديدگاه ديگري بدان بنگريم: از چشم سيمرغي که با پرواز بر فراز آن مي‌کوشد گستر? آن را يک‌جا در منظر چشم آورد. در سي پرده‌ي اين دفتر، با كمك خطوط و نشانه‌هاي ترسيمي، به بازگويي چكيده‌اي از رخدادهاي شاهنامه پرداخته‌ام و در دو صفحه‌ي پاياني آن نيز شبكه‌ي چهره‌هاي شاهنامه و پيوند ميان ايشان را يك‌پارچه رسم كرده‌ام. اميد من در واگويي شاهنامه بدين روال، اين بوده كه خواننده نخست بتواند پيوند ميان رويدادها و چهره‌ها را يك‌جا زير نگاه آورد؛ دوم بتواند در زماني اندك، برداشتي كلي از آن داشته باشد تا شايد انگيزه‌اي بيابد براي خواندن اين شاهنامه؛ و كساني هم كه با شاهنامه آشنا هستند بتوانند با كمك اين دفتر، چكيده‌ي اين شاهكار بي‌همتا را پيش رو داشته باشند.