کد آیتم: B-374709
پسرکی کلافه از نور چراغبرقی که مزاحم خوابش است، نیمهشبان به ضرب پرتاب تکهسفالی آن را خرد میکند.شیشهخردهها بر سر دخترکی میریزند و جراحاتی التیامناپذیر بر جسم او وارد میکنند. دخترک محبوب پسرک از آب در میآید اما بازیهای تقدیر با امیال انسانی به هم میآمیزند و از آن خردهزخمهای کودکی قلبهای شکستهتر بزرگسالی را پدید میآورند و به همینجا ختم نمیشود. بوالهوسیها و بیدقتیهای آدمی دستبهدست میدهند با جریانهای قوی سیاسی به تکاپو در میآیند و از روزگاران تیرهی افراد سرنوشتهای شوم و دهشتبار برای کل آدمیان پدید میآورند. آنتونیو بوئرو بایخو، در یکی مانده به آخرین اثر خود، تمام تکنیکهای زیباییشناختی تئاتر خود را فرا میخواند تا اثری استوار و پر از پیچشهای دراماتیک خلق کند. در تلههای تقدیر او بر جایگاه خداوندگاری نامریی تکیه میزند که ارادهی خود را با ارادهی قهرمانانش میآمیزد تا داستانی از هزاران هزار داستان تلخ آدمی را به صحنهی تئاتر ببرد.