گریههای امپراطور
کد آیتم: 17588
رسید لب به لب و بوسههای عمیق زدیمدو جام بود که با نیت شراب زدیمدو گل که با عطش بوسههای پی در پیبه روی پیرهن سرخشان گلاب زدیمنه از هوس که زجور زمانه، لب به شراباگر زدیم برای دل خراب زدیمموذنا به امیدی که میزنی فریاد؟!تو هم بخواب که ما خویش را به خواب زدیممگرد بیسبب ای ناخدا که غرق شدهستجزیرهای که به سودای آن به آب زدهایم!
تازه های ناشر