پری دریایی (قصه‌ها عوض می‌شوند 3)

دوباره من و داداشم افتادیم توی دردسر... ما از اولش هم قصد نداشتیم قصه‌ها را به‌هم بریزیم، دو دفعه قبل هم تصادفی بود! ولی این بار، وقتی آینه ما را کشید و برد توی قصه پری دریایی، چاره‌ای نداشتیم جز این که داستان را یک جور دیگر بنویسیم، فقط همین‌قدر بدانید که داستان اصلی به خوبی و خوشی به آخر نمی‌رسید. حالا باید: پری دریایی را راضی کنیم دمش را نگه دارد. برای یک عروسی مجلل برنامه‌ریزی کنیم. و از دست کوسه‌ها هم فرار کنیم تا یک لقمه چپ نشویم.