درباره‌‌ی گوش‌ماهي

من حكايت خاصي ندارم. نه مي‌دونم كي‌ام و نه مي‌دونم متعلق به كجام. تنها چيزي كه از خودم مي‌دونم اينه كه يه طوفان بزرگ تو زندگيم شد. يه سياهي عميق.... بعد مثل ماهي از آب بيرون افتادم. چشام و وا كردم و ديدم اينجام. همين! نگاهش مي‌كنم. آن‌قدر عميق به دريا زل زده كه از تصور دردي كه مي‌كشه قلبم به درد مياد. لبخند تلخي مي‌زنم: - ماهي نه، گوش‌ماهي! شبيه يه گوش‌ماهي بزرگي. حس مي‌كنم يه دنياي بزرگ و پر سر و صدا داخلته و اگه بشه گوش كرد بهش، خيلي حرفا براي گفتن داره. اما بيرونت آن‌قدر آرومه كه همه رو به اشتباه مي‌اندازه!

آخرین محصولات مشاهده شده