درباره‌‌ی قلعه كارپات ها

در وِرست، يکي از روستاهاي ترانسيلواني در کشور روماني، ماجراهاي مرموزي در حال وقوع است و منشأ همه اين ماجراها قلعه متروکه و مخوفي معروف به قلعه کارپات‌هاست. اهالي ورست بر اين باورند که اين قلعه در تسخير ارواح و اشباح است، از اين رو احدي جرئت نمي‌کند حتي به آن‌جا نزديک شود. همچنين باور دارند که افتادن آخرين شاخه درخت راشِ نزديک قلعه مصادف خواهد شد با نابودي و ويراني قلعه. تا اين‌که يک روز فريکِ چوپان، به لطفِ دوربيني دوچشمي، مي‌بيند که دود از دودکش قلعه برمي‌خيزد و اين اتفاق به شايعاتي دامن مي‌زند حول اين‌که آيا موجوداتي انساني آن‌جا ساکن شده‌اند يا موجوداتي ماوراي‌طبيعي. اهالي روستا به قدري کنجکاو مي‌شوند که تصميم مي‌گيرند دل را به دريا بزنند و راهي آن قلعه مرموز شوند، بلکه از راز آن سردربياورند. اما چه کسي جرئت مي‌کند؟ فقط نيک دک، جنگلبان شجاع، و دکتر پاتاک، البته دومي به‌اجبار. اما…

آخرین محصولات مشاهده شده