درباره‌‌ی پينوكيو (داستان‌هاي چشم قلنبه 11)

ژپتو پيرمرد فقير تا نيمه‌هاي شب مشغول نجاري بود تا اينكه بالاخره كارش با چوب تمام شد او اين بار نه ميز و نه صندلي بلكه يك عروسك ساخته بود...

آخرین محصولات مشاهده شده