درباره‌‌ی پنلوپه (كمدي در 3 پرده) نمايش‌نامه

عزيز دلم، تو صبح و ظهر و شب به او عشق ورزيده‌اي. حرف که مي‌زد، دوستش داشتي؛ ساکت مي‌ماند، ‌دوستش داشتي؛‌ راه مي‌رفت، دوستش داشتي؛ غذا مي‌خورد، دوستش داشتي؛ مي‌خوابيد، باز دوستش داشتي. آدم نمي‌داند از دست اين دوست داشتن تو به کجا پناه ببرد.

آخرین محصولات مشاهده شده