درباره‌‌ی يكي نبود 2 (2 جلدي)

همه وجودش بي‌دريغ كسي را مي‌طلبيد تا براي همه عمر، رنجيدگي‌هاي جان خسته‌اش را در كنار او به فراموشي بسپارد، كسي كه به وقتش بتواند براي او نقش مادر، همسر، دوست، همدم و هزار نقش رنگارنگ ديگر را بازي كند. كسي كه جسم و روحش را به همان آرامشي بكشاند كه خدا براي هر جفتي نويد داده بود .. كسي كه با او مدارا كند... با اويي كه درد تنهايي كشيده بود... درد يتيمي... درد غريبي در بين قربا... دلش مداوايي عاشقانه مي‌خواست...مداوايي صميمانه و پر از عطوفت ... و شهرزاد آن كسي بود كه مي‌توانست همه اين‌ها را مثل گنج گران‌بهايي به او هديه دهد... پتانسيلش را داشت...

آخرین محصولات مشاهده شده