دربارهی من 6 ماههام (قصههاي نينه و ناني)
يكي بود، يكي نبود.
يك نيني كه اسمش نينه بود.
نينه خيلي كارها بلد نبود.
چونكه خيلي كوچولو بود.
نينه وقتي ميخوابيد، بلد نبود آنوري شود.
اما يك روز هنوهونوهين، نينه زور زد.
از اينرو به آنور برگشت و غلت زد...