به‌‌جاي هاي‌‌وهوي ديگران به نجواهاي قلبت گوش کن... اين يک سفر است سفر شاخه ي ني از ني‌‌زار که با دميدن نفس يک ني‌‌زن جان مي‌‌يابد. تکاملي که درهايش به‌‌روي تو گشوده شده، در تو آغاز و در تو پايان مي‌‌پذيرد. اين کتاب که سفري براي به تعادل رساندن زندگي‌‌ات در روابط، بدن، ذهن و درآمدت نوشته شده، راهبر توست. به دست تو رسيده است تا درهايي که نتوانستي به تنهايي باز کني را تا انتها بگشايي. انسان‌‌هايي که مي‌‌توانستند به تو کمک کنند هميشه حضور داشتند. اما تو آن‌‌ها را وارد زندگي خود نکردي چون قلبت اعتماد به ديگران را فراموش کرده است. از هر مانعي که جلويت سبز شده دوري کردي چون خيلي وقت است پتانسيل‌‌هاي به خواب‌‌رفته دروني‌‌ات را ناديده گرفته‌‌اي. باور اين‌که خواسته‌‌ات مي‌‌تواند رخ بدهد را از دست داده‌‌اي. در زندگي براي برنده شدن، موفق شدن و رسيدن؛ بسيار دويده‌‌اي اما به هيچ چيز نرسيده‌‌اي چون زمان تو را اسير خود کرده است. به‌‌قدري سرعت گرفته و طوري خود را مشغول کردي، که بدنت از روحت پيشي گرفته است. در اين کتاب ايستادن را ياد خواهي گرفت. آهستگي را که بياموزي؛ بدن و روحت هيجان به هم رسيدنشان را تجربه خواهند کرد. اينجا ياد خواهي گرفت درست نفس بکشي. روابطت، کار، درآمد و سلامتي خود را از نو خواهي ساخت. هرآن‌چه را که فراموش کردي از نو به خاطر مي‌‌آوري. از خودت «خودي تازه» به وجود خواهي آورد. ديگر وقت آن است تا هر آن‌چه که از آن رضايت نداري را بکوبي و از نو بنا کني. نترس، در واقع نيرويي که به آن نياز داري درون توست. من فقط در پيدا کردنش کمکت خواهم کرد.