زمان بريستال اورگرين به سر مي‌رسد، اما وظيفه? مهمي او را همچنان در بر گرفته است. حدود يک سال پيش، توافقي پر از ريسک با يک مرگ را به جا آورده بود. او با شرايطي که اگر موفق به پيدا کردن و از بين بردن ناميرا نشود، زنده خواهد ماند، رضايت داده بود. اما تا کنون، هيچ نماينده‌اي از هويت يا مکان ناميرا را فاش نکرده و او را پيدا نکرده است. موقعيت بدتر از اين، اين است که يک موجود وحشتناک از عمق زمين بيرون آمده و تهديدي جديد و تاريک به تمام موجودات سياره وارد کرده است. براي متوقف کردن اين تهديد شيطاني جديد، حالا پري‌ها و جادوگران بايد با يکديگر همکاري کنند و با تمام سرزمين‌ها و قلمروها توافق بياندازند. حتي انجمن برادري درستکاران و ارتش مردگان آن‌ها هم بايد در اين ماموريت عظيم شرکت کنند. اما چيزي عجيب و غمناک اينجاست که به نظر مي‌آيد اين تهديد جديد به نحوي با زانتوس هي‌فيلد، کيمياگري مرموز و قدرتمند، در ارتباط است. گروه سرّي کيمياگران مشتاق به تحقيقات بيشتري درباره اين اتفاق هستند. اينجاست که علم و جادو و کيمياگري به هم آميخته و ماجراهاي هيجان‌انگيز و مهيجي را براي خواننده به ارمغان مي‌آورند. اين داستان‌ها خواننده را به دنيايي از ترس و هيجان و دلهره مي‌کشانند و با تداخل جذاب علم و جادو، يک تجربه? فراموش‌نشدني را ارائه مي‌دهند.