درباره‌‌ی كي‌يركگور

سورن کي‌يرکگور در نقطه‏اي تعيين‏‌کننده در تاريخ فلسفه به نگاشتن مشغول شد. دانشجويان فلسفه او را نويسنده‌اي ضدروشنگري مي‏دانستند؛ به اين معني که او به مشکلات ناشي از جهان‏بيني روشنگري واکنش نشان مي‏داد. جنبش روشنگري در قرن‏هاي هفدهم و هجدهم در صدد آميختن مفاهيم غالب از خدا، طبيعت، معرفت و انسان با يک جهان‏بيني يکپارچه بود. متفکران روشنگري بر عقل و استفاده از آن براي فهم و زندگي بهتر تأکيد داشتند. کي‌يرکگور به جاي تأکيد بر معرفت بشريِ حاصل از عقل يا فلسفه‌ي عقلاني نظام‏مند، گفت انسان‏ها از اساس موجوداتي منطقي يا عقل‌‌گرا نيستند، بلکه موجوداتي داراي دغدغه، ميل و احساسند که بر پايه‌ي طبيعتشان عمل مي‏کنند و تصميم مي‏گيرند. اين سخن را مي‌توان عصاره‌ي اگزيستانسياليسم انگاشت. با ‌‌‌اين‌که او عبارت اگزيستانسياليسم را در نوشته‏ هايش بسيار کم به کار برده است و در زمان او اين عبارت معناي امروزي را نداشت، پدر اگزيستانسياليسم نام گرفته است.

آخرین محصولات مشاهده شده