درباره‌‌ی كلمنتين و جلسه‌ي خانوادگي

دوباره گفتم: «امشب در مورد چي مي‌خوايم حرف بزني؟» و بعد هم گفتم: «لطفا ظرف بادام را به من بدهيد. ببخسيد. متشكرم.» چون بهترين شكل رعايت آداب معاشرت در سر ميز بود.ماردم گفت: «جلسه‌ي امشب. بايد صبير كني تا بفهمي.» چنان آه عميقي كشيدم كه شكلات داغ از ليوانم لب پر زد و ريخت صبر كردن براي من از هر كاري سخت‌تر است.

آخرین محصولات مشاهده شده