درباره‌‌ی طلسم‌هاي عجيب آرتور پپر

آرتور پِپِر هر روز صبح ساعت 7:30 از خواب بيدار مي‌شود، صبحانه‌اش را مي‌خورد، قربان‌صدقه گلش فردريکا مي‌رود و با هيچ‌کس تا وقتي که مجبور نباشد صحبت نمي‌کند؛ تا اينکه حادثه‌اي زندگي‌اش را تغيير مي‌دهد. در اولين سالگرد فوت همسر، بالاخره کمد لباس او را باز مي‌کند و در لباس‌هاي او دست‌بندي طلايي پيدا مي‌کند که تا به‌حال آن را نديده است. آرتور درحينِ وارسي آن، شماره تلفني پيدا مي‌کند که بر نشان فيل حک شده است. حالا او برخلاف عادتش گوشي تلفن را برمي‌دارد. از همين‌جاست که ماجراجويي‌هاي آرتور شروع مي‌شود و تلاش او براي سردرآوردن از زندگي قبل از ازدواج همسرش مريام که تاکنون از او مخفي مانده بود. اين حادثه آرتور را از يورک به پاريس و هندوستان مي‌کشاند. در همين سفرهاست که ...

آخرین محصولات مشاهده شده