آيا ذهن انسان در همه‌ي دوران تاريخي يكسان بوده است؟ آيا ذهن انسان نيازي به تحول نداشته است؟ جيام باتيستاويكو فيلسوف ايتاليايي و متفكران فرانسوي مانند: تورگو، كندورسه، ژان بوردن و آگوست كنت به تحول ذهن انسان معتقد بودند و ذهن انسان را ايستا نمي‌دانستند. به‌نظر آگوست‌كنت ذهن انسان (اروپايي) از سه مرحله گذر كرده است. 1ـ مرحله‌ي گمانه‌زني 2ـ مرحله‌ي نيمه گمانه‌زني‌-نيمه‌ي اثباتي، 3ـ مرحله‌ي اثباتي يا پوزيتيو كه مرحله‌ي نهايي است. آيا در همه‌ي جوامعع امروزي تحول ذهن انسان وارد مرحله‌ي نهايي شده است؟ اگر پاسخ منفي است علتش چيست؟ لوي‌-برول كوشيد تا به اين پرسش پاسخ دهد. امانوئل لويناس در مقاله‌ي خود،؛ «لوسين‌لوي‌- برول و فلسفه‌ي معاصر»، كه در همين كتاب به چاپ رسيده است، به تجليل از لوي‌-برول مي‌پردازد و كشفيات او را انقلابي مي‌داند. لويناس معتقد است كه فلسفه‌هاي وجودي قرن بيستم مي‌خواهند همان ذهنيتي را احيا كنند كه لوي‌ـبرول به توصيف آن پرداخته و آن را «ذهنيت ايندايي» ناميده است.