سوگ مغان
کد آیتم: 26461
درویش معرکهگیر، از درز کشو نیمنگاهی به داخل جعبه انداخت. تند پس رفت. با چشمهایی گشاد و با صدایی لرزان گفت: وا مصیبتا که اژدرها عصبانی است. حالا یا دور از جماعت، یک آدم ناپاک و حرامی اینجاست و یا چه حسابی است که من نمیدانم؟ نمیبینید چطور جعبه را تکان میدهد. میخواهد بترکاندش. اگر به در بیاید واویلاست. همه را خاکستر میکند... اما مترسید و فرار مکنید که من منتر بلدم. طوری خوابش بکنم که انگار بچه شیرخواره است.
| نویسنده | محمدعلی علومی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
4 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
248 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14 |
| قطر |
1.1 |
| طول |
21 |
| کد موضوع | 3/62فا8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر