دربارهی ساعت بيعقربه
براي نخستين بار خودش را به مرگ نزديك ميديد. ترسي كه وجودش را فراگرفته و نفسش را بريده بود. ربطي به مرگ خودش نداشت؛ بلكه به خاطر ماجراي مرموزي بود كه از آن سر در نميآورد. ترس از اينكه در آن ماهها چه رخ خواهد داد و تا كي اين قصه ادامه خواهد داشت و در اين اندك روزهاي بودنش چه بر او خواهد گذشت. پنداري به ساعتي بيعقربه چشم دوخته بود.
محصولات مرتبط
كولهپشتي
باشگاه مشتزني فمينيستي (راهنماي بقا در محيطهاي جنسيتزده)
Feminist fight club
88,000 تومان