دربارهی دوستي با گراز
قدمهاي مامان بزرگتر بود و تندتر. من جا ماندم. مامان مرا ميکشيد. صدايي مثل ياهوووو آرام و ممتد پخش ميشد. من ايستادم. مامان دستم را کشيد. من نرفتم. باز کشيد، آرام گفت «بيا»، يک طوري که فقط من بشنوم، اما من بلند گفتم: «گير کردم.» پيراهنم به ميخ روي ديوار گير کرده بود… ولي مامان باز آرام گفت: «بيا.» انگار ميخي نيست، انگار اين روزهايي که زندگي ميکنيم زندگي نيست، انگار زندگي جاي ديگري است و ما منتظريم نوبت زندگي کردنمان بشود. خودم را کشيدم، ميخ پيراهنم را شکافت و ما باز چرخيديم. دور بابا که مُرده بود چرخيديم.
كد كالا | 287121 |
زبان | فارسي |
نويسنده | نگار داودي |
سال چاپ | 1403 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 108 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.5 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 136 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.