درباره‌‌ی دشمن مردم (نمايش‌نامه)

دشمن مردم از خيلي جهات خواندني است. اول اين‌كه، سبك كار ايبسن در اين اثر با كارهاي ديگرش تفاوت دارد؛ اين را بايد دريابيم و اهداف احتمالي آن را بشناسيم. اين نمايش‌نامه يك بحث جامعه‌شناختي مبتني بر فلسفه سياسي «اصحاب قرارداد اجتماعي» است كه «شهروندي» را در چارچوب كلان روايت روشنگري مطرح مي‌كردند؛ ايبسن، اما، از يك سو، شرح وظايف متعارف براي مسولان «دولت/شهر» در اين گفتمان را نمي‌پسندد، و از سوي ديگر، رفتار و تلقيات فرد روشنفكر را براي خروج از اين كلان روايت و ورود به مدرنيته‌اي براساس «بازي متقابل»، كارآمد و به روز نمي‌داند. به همين دليل، و عمدا، اين اثر ظرافت‌هاي ديگر آثار رئاليستي ايبسن را ندارد. دوم اين‌كه، عليرغم عنوان فريبنده اين نمايش‌نامه كه ذهن را مهياي يافتن «آدم بده» و «آدم خوبه»هاي رايج مي كند، ايبسن در دام شخصيت‌‌پردازي‌هاي كليشه‌اي نمي‌افتد، زيرا اصولا با سياه و سفيد ميانه خوبي ندارد. سوم اين‌كه، به همين دلايلي كه در بالا آوردم، اين اثر آميزه تراژدي و كمدي غريبي است. براي درهم شكستن مرزهاي «سياه» و «سفيد»، نويسنده خطر مي‌كند و اين دو گونه را از آغاز تا پايان اثر به موازات هم مي‌آورد. از اين نظر نيز، دشمن مردم تجربه موفق و چشمگيري است.

آخرین محصولات مشاهده شده