دربارهی جان شيفته 3 و 4 (2 جلدي)
از اينرو، ژولين كه به ديدن سر و روي قرباني تن به قضا دادهاي كه اكنون زنش به خود ميگرفت به رقت در آمده بود و خالي از پشيماني هم نبود، براي آنكه عذري آورده باشد، كوشيد تا انديشه خود را به صورتي ساده، مانند يك آموزگار براي دختركي هف ساله، براي زنش بيان كند. كنستانس حركتي از سر وحشتزدگي كرد: نه، نه! پر خسته كننده است!...