گزارشي متقاعدكننده... به شيوايي يك اثر ادبي هيجان انگيز... اسنودن خواننده را وادار مي‌كند به‌گونه‌اي جدي‌تر درباره‌ي آن‌چه هر آمريكايي بايد اكنون بپرسد تامل كند. چه‌معنا دارد كساني كه اطلاعات زندگي ما را در پرونده‌ها ذخيره كنند و در دسترس نگه دارند ــ نه‌فقط اكنون بلكه به‌طور بالقوه براسي هميشه؟... داستان او وقتي مخاطرات را آشكار مي‌كند كه صحبت از حريم خصوصي، آزادي بيان و قانون اساسي به‌ميان مي‌آيد. نيويورك تايمز آسنودن سرانجام تصميم گرفت كه نه به آژانس‌هاي كه در آن مشغول به كار بود، بلكه به عموم مردم وفادار بماند، همان‌ها كه اين آژانس‌ها براي حفاظت از آنان ايجاد شده‌اند. او احساس مي‌كرد به‌نحوي به شهروندان عادي خيانت مي‌شود و وظيفه دارد به‌نحوي انجام اين خيانت را توضيح دهد... توضيح او درباره‌ي تجربياتي كه باعث شده اين تصميم مهم را بگيرد، به همراه جزئياتي كه از سوابق خانوادگي خويش ارائه مي‌دهد، دفاع محكمي در برابر اتهام خائن بودن اوست. گاردين حتي براي آن دسته از ما كه افشاگري اسنودن را دنبال كرده‌ايم اطلاعات مندرج در كتاب ثبت دائمي حيرت‌آور است... همان‌طور كه در خاطرات اسنودن آشكار است، تمام روش‌هايي كه او افشا كرده است هم‌چنان در حال استفاده‌اند. شايسته است ما از او براي اين هشدار مجدد ــ و اينكه در نهايت از خودش سخن گفته ــ سپاس‌گذاري كنيم. نيشن