درباره‌‌ی ايدئولوژي زيبايي‌شناسي

تري ايگلتون در ايدئولوژي زيبايي‌شناسي، كه شايد مهم‌ترين اثر و يكي از جاه‌طلبانه‌ترين آثار اوست، خاستگاه‌ها و ضرورت‌هاي پنهان در پس شكل‌گيري حوزه‌اي كه «زيبايي‌شناسي» نام گرفت را مورد بحث قرار مي‌دهد و مسير دويست و پنجاه‌ساله سنت تفكر اروپايي درباره هنر را در پرتو نسبت‌هاي لاينفك سه ضلع حقيقت (فلسفه)، زيبايي (هنر) و خير (اخلاق) مورد بحث قرار مي‌دهد. آن چه به روايت ايگلتون قوت و فوريت مي‌بخشد، فهم اين نكته است كه نظريه‌هاي هنر متفكران عصر مدرن در حقيقت گره‌گاه مهم‌ترين مسائل انساني و تاريخي اين دوره پرتلاطم است. به اين ترتيب، روايت ايگلتون از تاريخ زيبايي‌شناسي مدرن به جاي آن كه صرفا مروري بر «ديدگاه‌هاي مختلف متفكران درباره هنر» باشد، با در نظر داشتن پيوندهاي زيبايي‌شناسي، اخلاق، و سياست، دركي عميق از علت آن حس ضرورت، معنا، و اهميتي را به ما مي‌بخشد كه در عصر مدرن با ايده هنر، اثر هنري، و «تجربه زيبايي‌شناختي» همراه گشته است. ايگلتون در چهارده فصل كتاب به ترتيب به متفكران انگليسي، كانت، شيلر، فيشته، شلينگ، هگل، شوپنهاور، كير كه‌گارد، ماركس، نيچه، فرويد، هايدگر، بنيامين، و آدورنو مي‌پردازد، و در فصل آخر نيز ضمن پرداختن به فضاي پست‌مدرنيستي دهه‌هاي آخر سده بيستم و طرح ديدگاه‌هاي متفكراني چون فوكو، ليو تار، و هابرماس، جمع‌بندي خود از بحث را ارائه مي‌دهد.

آخرین محصولات مشاهده شده