ادوارد گرانويل براون، خاورشناس و ايران‌شناس مشهور بريتانيايي بود. وي در اين کتاب به بررسي انقلاب مشروطه مي‌پردازد. عبدالکريم جربزه‌دار در پيشگفتار کتاب آورده: «سال 1328 شمسي است و ايران، خسته و زخمي از تلاطم انقلاب‌ها و حوادثي است که هر کدام از آن‌ها بر پيکر او زخم‌هايي جانکاه نهاده است: انقلاب مشروطه، استبداد صغير، استقرار مشروطه، حکومت متزلزل احمدشاه و نايب‌السلطنه‌ها، جنگ جهاني اول، شورش‌هاي ولايات، از هم گسيختگي شيرازه? امنيت، اقتصاد و معيشت مردم، گردنکشي و زياده طلبي ايلات و عشاير، تغيير سلطنت، جنگ جهاني دوم و اشغال ايران از طرف متفقين، برکناري رضاشاه از قدرت و جانشيني محمدرضا شاه، همه و همه ايران و مردم آن را رنجور و ناسور کرده است. و درين سال‌هاي آرامش بعد از طوفان‌ها، که مردم نگاهي حسرت‌بار به گذشته، و آرامش و نظام استبدادي دارند و نگاهي حسرت‌بارتر به آينده? نه چندان اميدوارکننده به دلايل گوناگون که مهم‌ترين آن‌ها انحراف انقلاب مشروطه از خواست اصلي آن که عدالتخانه و حکومت قانون بود، هر از گاهي که تني چند دور هم جمع مي‌شدند، نقل مجلسشان اوضاع ديروز و امروز و فرداي اين مملکت بود.