با تهاجم گسترده و نابودي دستاوردهاي مبارزاتي كارگران و زحمت‌كش اندر سطح جهان از طريق اجراي كار نئوليبرالي در دهه‌هاي اخير، نظريه‌پردازان طرفدار سيستم سرمايه‌داري نيز تلاش‌هاي گسترده و متنوعي را به‌منظور به چالش كشيدن اعتبار جامعه‌شناسي و اقتصاد سياسي ماركسيستي و مباني تحليل طبقاتي تحولات پديده‌هاي اجتماعي، اقتصادي و سياسي دنبال كرده‌اند. از سويي كوشيده‌اند تا با استناد به برخي داده‌‌هاي اجتماعي در ارتباط با پيشرفت‌هاي فناوري و به‌ويژه فناوري اطلاعات و ارتباطات، طبقه كارگر را از نظر كمي رو به كاهش و نابودي نشان دهند و از سوي ديگر با ترويج مفهومي به نام “طبقه‌ي متوسط” به دنبال منحرف كردن ذهن توده‌هاي كار و زحمت از درك درست ماهيت تضاد آنتاگونيستي كار و سرمايه و ترويج اين توهم بي‌پايه هستند كه تنها راه توسعه‌ي جامعه‌ي انساني‌، ايجاد يك طبقه‌ي متوسط بزرگ است. در نوشتارهاي اين كتاب از سوي تعدادي از دانشمندان و صاحب‌نظران علوم‌اجتماعي و مدافع انديشه‌ي ماركسيسم به اين ادعاها پاسخ داده شده و با تعريف درست مفهوم كار و نقش تحولات تكنولوژيك در ساختار مناسبات اجنماعي و اقتصادي و سيستم توليد جامعه‌ي سرمايه‌داري، با استدلال‌هاي روشن نشان داده شده ‌است كه شمار كمي طبقه‌ي كارگر در تحولات اجتماعي دهه‌هاي اخير در جوامع سرمايه‌داري، نه تنها كاهش نيافته بلكه با سقوط و پيوستن دائمي بخش‌هاي بيشتري از اقشار متوسط به طبقه‌ي كارگر، در حال افزايش بوده و به تشديد آنتاگونيسم تضاد اساسي اين جوامع يعني تضاد كار و سرمايه و افزايش اعتبار انديشه‌ي ماركسيستي نيز انجاميده است.