درباره‌‌ی آن‌سوي آب

چه‌كسي ساز او را شكسته است؟ دستي خشن دسته‌ ساز را مي‌گيرد و آن را بر سنگي مي‌كوبد و بعد پرتش مي‌كند توي دريا. دختر جواني در قايق نشسته است. موهايش در پس چارقد منگوله‌داري پنهانند. چشمش به سازي است كه بر فراز امواج بالا و پايين مي‌شود، بالا و پايين. آيا مي‌شود دستش را دراز كند و ساز را به درون قايق بكشد؟ بدنه ساز شكسته. عيبي ندارد. فقط باشد، حتي شده شكسته. تمام نغمه‌هاي كرت در آن ساز نهفته است.

آخرین محصولات مشاهده شده