درباره‌‌ی آن رايحه (مجموعه +world)

اين‌طور بود كه آمديم به خيابان، من و سرباز. با كنجكاوي دور و برم را مي‌پاييدم. اين همان لحظه‌اي است كه همه سال گذشته آرزويش را داشتم. درون خودم دنبال احساسي غيرعادي گشتم، شادي‌اي، خوشي‌اي، حسي، چيزي، هيچ نيافتم. مردم، كاملا عادي راه مي‌رفتند، حرف مي‌زدند، جا به جا مي‌شدند. انگار من هميشه در ميانشان بوده‌ام و هيچ اتفاق تازه‌اي نيفتاده است.

آخرین محصولات مشاهده شده