کد آیتم: 22047
در باب حکمت زندگی کتابی فلسفیست، اما از آنجا که موضوع آن امری عینی و قابل فهم است (زیستن در جهان)، پیچیدگیهای چندان زیادی ندارد. آرتور شوپنهاور شاید به نوعی تلخاندیشترین فیلسوف تمام تاریخ مکتوب اندیشه است، و همین نکته این کتاب را بسیار عجیب میکند. فیلسوف بدبینی که اساسن چیزی به عنوان سعادت برای بشر متصور نیست، کتابی دربارهی حکمت زندگی و بهتر زیستن نوشته. نمیتوان جلوی کنجکاوی را برای خواندنش گرفت! شوپنهاور در این کتاب، وجود انسان را به سه بخش تقسیم میکند. آنچه که هست، آنچه که دارد، و آنچه که مینماید. آنچه که هست درونیات و ذهنیات و مایهی شخصیتی اوست، آنچه که دارد ثروت و داشتههای مادی اوست، و آنچه که مینماید چیزیست که دیگران از او میشناسند، مقام و جایگاه و چیزهایی از این دست. اینها سه فصل از کتاب هم هستند. شوپنهاور معتقد است ارزش انسان فقط به آن بخش اول، یعنی خمیرمایهی اوست. او برخلاف متفکرانی که انسان را دارای ارادهای آزاد میدیدند، انسان را بسیار محدود به استعدادهای فطری میدانست. بنابراین معتقد بود اگر کسی درونیات ضعیفی داشتهباشد، به همان نسبت از احساس سعادت کمتری برخوردار خواهد بود. البته نقش تلاش و تقدیر را نیز درنظر میگرفت و زندگی را به شطرنجی مابین ارادهی انسانی و حرکات غیرقابل پیشبینی طبیعت و تقدیر تشبیه میکرد. شوپنهاور چیزی به نام سعادت را قبول ندارد، و در همین کتاب مینویسد که در این جهان تنها سعادت ممکن، فرار از رنج است، چراکه رنج تنها واقعیت موجود است. او تا حدی به تنهایی بشر معتقد است که ازدواج را نقشهی شوم طبیعت برای فرزندآوری و ادامهی حیات خویش میداند و خودش نیز هرگز ازدواج نکرد و فرزندی نداشت. کتاب در باب حکمت زندگی، پر از اندیشههایی صریح است دربارهی جهانی که در آن زندگی میکنیم. اندیشههایی که انسانِ خداباورِ قرنها، هرگز جرئت نکردهبود اینطور جسورانه از آن بنویسد. شوپنهاور یکتنه در برابر تمام هستی میایستد، و آنچه را که از دریچهی تلخ نگاه خود میبیند بی هیچ ترسی بر زبان میآورد. به همین دلیل، خواندن این کتاب برای بسیاری از ما که جهان را تنها از یک دریچهی غالب خواندهایم و دیدهایم (یا درواقع به ما خوراندهاند)، تازگیهای بسیار شگفتانگیزی در پی دارد؛ خواه با آنها موافق باشیم یا نباشیم. نویسندهی در باب حکمت زندگی کیست؟ آرتور شوپنهاور بیتردید یکی از بانفوذترین فیلسوفان تمام تاریخ است. نگاه سیاه و صریح او به جهان هستی چنان تیزهوشانه و اصیل است که بر متفکران بسیاری پس از خویش تاثیر گذاشته و جهان اندیشه را در مواردی بهکلی به سوی دیگری هدایت کرده. نیچه که خود از تاثیرگذارترین فیلسوفان تاریخ است، سالها به طرزی دیوانهوار شیفتهی شوپنهاور بود، و تمام میراث فکری فروید در روانکاوی (چه در جبراندیشی و چه در مفهوم ناخودآگاه)، ریشه در افکار شوپنهاور دارد. شوپنهاور کسی بود که جرئت کرد تا جهان را از زاویهای دیگر بشکافد، زاویهای تلخ که شر همواره در آن بر خیر پیروز است. انگار کسی روی دیگر ماه، آن نیمهی تاریک ماه را برای نخستین بار به ما نشان دادهباشد. استدلالهای قدرتمند و نبوغآمیز او در کتاب «جهان همچون اراده و تصور» تا حدی حیرتانگیزند که خوانندهی مسلح به عقل نقادانه را نیز به هراس می اندازند که نکند حقیقتن جهان اینچنین باشد؟! البته موضع منفعلانهی او در برابر هستی، همانقدر که موافقانی دارد، مخالفان بسیاری نیز دارد، و قضاوت در این مورد شاید هرگز به نتیجهای قطعی نرسد. بهترین ترجمهی در باب حکمت زندگی محمد مبشری (نشر نیلوفر) این کتاب را به خوبی ترجمه کرده است. کتابهای مشابه در باب حکمت زندگی بسیار سخت بتوان کتابی شبیه به این کتاب معرفی کرد. اصالت اندیشهی شوپنهاور نهتنها پیش از او، بلکه حتا پس از او نیز تا حد زیادی انحصاری باقی مانده است. اما با این وجود کتابهای دیگری از خود او همچون جهان و تاملات فیلسوف، در باب طبیعت انسان، متعلقات و ملحقات، و مهمترین کتابش جهان همچون اراده و تصور گزینههای خوبی برای مطالعهی علاقمندان به این تفکر اند.
| نویسنده | آرتور شوپنهاور |
| مترجم | محمد مبشری |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
13 |
| تاریخ چاپ |
1399 |
| تعداد صفحات |
280 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.3 |
| قطر |
1.3 |
| طول |
21.4 |
| کد موضوع | 193 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر