کد آیتم: 254504
بخش اعظم تاریخ سلسلهمراتبی است؛ درباره پاپها و رئیسجمهورها و نخستوزیرهاست. اما اگر صرفا دلیلش این باشد که بایگانیهای تاریخی را خود سلسلهمراتبها ایجاد میکنند چه؟ اگر به شبکههایی به همین اندازه پر قدرت ولی نه چندان قابل رویت بیتوجه باشیم و بررسی آنها را به نظریهپردازان توطئه ـ با آن خواب و خیالهایشان درباره ایلومیناتی برخوردار از قدرت مطلق ـ واگذار کنیم، چه پیش میآید؟قرن بیست و یکم را «عصر شبکهای» خواندهاند. اما فرگسن در برج و میدان استدلال میکند که شبکهها به هیچ وجه پدیدهی جدیدی نیستند. از چاپخانهدارها و مبلغانی که اصلاحات دینی را موجب شدند گرفته تا فراماسونهایی که انقلاب آمریکا را هدایت کردند، همانا شبکهسازان بودند که نظم و سامان دیرینه پاپها و پادشاهان را بر هم زدند. عصر کنونی نه تنها نو ظهور نیست بلکه دومین عصر شبکهای است و کامپیوترهای شخصی در آن همان نقش دستگاه چاپ را دارند.اما کسانی که بیصبرانه منتظر آرمانشهری متشکل از «شهروندان اینترنتی» در هم تنیدهاند شاید سرخورده شوند، زیرا شبکهها در معرض «خوشهبندی» و «شیوع» و حتی «قطعشدن» هستند. و جدالهای قرون شانزدهم و هفدهم هم اکنون در عصر «فیسبوک» و «دولتاسلامی» و «قلمرو ترامپ» نمونههای مشابه بس هراسانگیزی دارند.
تازه های ناشر