کد آیتم: 237590
به خانه که رسیدم، در بزرگ خانه باز بود. لنگههای در برهم افتاده بود. در را باز کردم، محوطه باغ مثل همیشه ساکت بود، هوا ساکن بود، ولی برگهای نارنج میلرزیدند. همه مسیر خیابان وسط باغ را پیمودم تا به ایوان رسیدم. اقلیما را صدا زدم، چند بار. شکل تودرتوی اتاقها طوری است که صدا در آنها طنین برمیدارد، انگار صدایی شبیه به صدای اقلیما در هوا ایستاده بود...
| نویسنده | ابوتراب خسروی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
3 |
| تاریخ چاپ |
1400 |
| تعداد صفحات |
160 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
13.8 |
| قطر |
1 |
| طول |
20.5 |
| کد موضوع | 3/62فا8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر