اسب سیاه (رسیدن به موفقیت و کامیابی از مسیری کاملا متفاوت از آنچه همه به ما می گویند)

در مواجهه با کتاب «اسب سیاه» شاید این سؤال پیش بیاید که چرا نویسندگان، چنین عنوانی را برای این کتاب انتخاب کرده‌اند و منظورشان از اسب سیاه چیست؟ منظور از اسب سیاه، اسبی است که در مسابقه، از نظر همه، بازنده به نظر می‌رسد اما دربرابر حیرتِ همگان از اسب‌های دیگر پیشی می‌گیرد و مسابقه را می‌برد. تاد رز و اُگی اُگاس در مقدم? کتاب «اسب سیاه» دربار? وجه تسمی? این اصطلاح توضیح می‌دهند که اصطلاح «اسب سیاه» بعد از انتشار کتاب «دوک جوان» بنجامین دیزرائیلی، سیاستمدار و داستان‌نویس بریتانیایی، وارد فرهنگ عمومی و سرِ زبان‌ها افتاد. قهرمان این رمان، که اولین بار در سال 1831 منتشر شده، روی یک اسب، شرطی کلان می‌بندد اما یک اسب سیاه، که هیچ‌کس روی بُردش حساب نکرده است، از هم? اسبها جلو می‌زند و برنده می‌شود و بدین‌ترتیب قهرمان رمان «دوک جوان»، بازند? شرط‌بندی می‌شود.کتاب «اسب سیاه» کتابی متفاوت در میان کتاب‌های رایج در حوز? موفقیت است؛ کتابی متفاوت که از تفاوت سخن می‌گوید. این کتاب، چنانکه در مقدم? پیام بهرام‌پور بر ترجم? فارسی آن اشاره شده، «راهی است ویژه برخلاف اغلب کتاب‌ها و توصیه‌های رایج موفقیت که به ما می‌آموزد آن هنگام که در میان اسب‌های دیگر شانس موفقیت نداریم، بدرخشیم و به کامیابی برسیم؛ همان زمانی که از نظر دیگران بازنده هستیم.»کتاب «اسب سیاه» با ما از اهمیت فردیت در دستیابی به موفقیت و کامیابی سخن می‌گوید. این کتاب می‌گوید که هرکس براساس فردیت خودش به‌شیوه‌ای می‌تواند به موفقیت برسد که با شیوه‌های اشخاص دیگر متفاوت است.با خواندن کتاب «اسب سیاه» درمی‌یابیم که در عصر امروز که فردیت اهمیتی ویژه یافته است، به تعداد هر فرد، روشی برای موفقیت وجود دارد و از همین رو نمی‌توان و نباید صرفاً به الگوهای استاندارد و همگانی که برای دستیابی به موفقیت توصیه می‌شوند چشم داشت.