دربارهی 1 دانه گردو (قصههاي دوستي)
در اين داستان کودکانه، وزش باد باعث افتادن يک گردو از درخت ميشود. «سوسک»، «جيرجيرک» و «مورچه» هر سه گردو را ديدند و به سمت آن دويدند. هر کدام از آنها ميخواستند گردو براي خودش باشد که به يکباره سنگ که ميخواست با آنها بازي کند روي گردو افتاد و گردو شکست و چند تکه شد و... .
كد كالا | 263472 |
زبان | فارسي |
نويسنده | محمدرضا شمس |
سال چاپ | 1399 |
نوبت چاپ | 2 |
تعداد صفحات | 24 |
قطع | خشتي |
ابعاد | 21 * 24 * 0.2 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 88 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.
محصولات مرتبط
محراب قلم
خونه ميسازم آسون به من ميگن مهندس ساختمون
I build a house they call me a construction enginee
100,000 تومان
محراب قلم
كجا ميرم تا اون بالا به من ميگن مهندس هوافضا
Wherever I go, they call me an aerospace engineer
100,000 تومان
محراب قلم
ببين چقدر جالبه به اين ميگن جاذبه
Look how interesting this is called attraction
100,000 تومان
محراب قلم
فهميدن طعم غذا و چايي به اين ميگن چشايي
Understanding the taste of food and tea is called taste
100,000 تومان