دربارهی چيدن يال اسب وحشي (مجموعه داستان كوتاه) مجموعه داستان
برف گرفته بود. حلقه كوچكي را كه آچارها را كنار هم نگه ميداشت باز كرد. آچارها را يكي يكي پرت كرد توي برفها. خندهاش گرفت. نامه بازنشستگياش را از جيبش درآورد. فندكش را گرفت زيرش و كاغذ آتش گرفته را ول كرد توي هوا. بعد گشت و از توي جيب كاپشنش كارت ملي و كارت شناسايي راهآهن و شناسنامهاش را درآورد. فندك زد. دود ميكردند. وقتي شعله دستش را سوزاند، مداركش را توي هوا ول كرد. چند قدم ديگر رفت. ايستاد. به آرم راهآهن روي آستينهاي كاپشنش نگاه كرد. كاپشن را درآورد. پرت كرد روي برفها. نشست و فندكش را گرفت زير كاپشن و نگه داشت. سوختن انگشتش را روي لبه فلزي فندك تحمل كرد تا پارچه آتش گرفت. ايستاد به تماشاي سوختنش. چشمش افتاد به كفشهاي كار زمختش. آنها را هم درآورد و انداخت توي آتش لباس.
كد كالا | 238483 |
زبان | فارسي |
نويسنده | علي صالحي بافقي |
سال چاپ | 1398 |
نوبت چاپ | 1 |
تعداد صفحات | 112 |
قطع | رقعي |
ابعاد | 14.5 * 21.5 * 0.7 |
نوع جلد | شوميز |
وزن | 122 |
تاكنون نظري ثبت نشده است.