چیدن یال اسب وحشی (مجموعه داستان کوتاه) مجموعه داستان
کد آیتم: 238483
برف گرفته بود. حلقه کوچکی را که آچارها را کنار هم نگه میداشت باز کرد. آچارها را یکی یکی پرت کرد توی برفها. خندهاش گرفت. نامه بازنشستگیاش را از جیبش درآورد. فندکش را گرفت زیرش و کاغذ آتش گرفته را ول کرد توی هوا. بعد گشت و از توی جیب کاپشنش کارت ملی و کارت شناسایی راهآهن و شناسنامهاش را درآورد. فندک زد. دود میکردند. وقتی شعله دستش را سوزاند، مدارکش را توی هوا ول کرد. چند قدم دیگر رفت. ایستاد. به آرم راهآهن روی آستینهای کاپشنش نگاه کرد. کاپشن را درآورد. پرت کرد روی برفها. نشست و فندکش را گرفت زیر کاپشن و نگه داشت. سوختن انگشتش را روی لبه فلزی فندک تحمل کرد تا پارچه آتش گرفت. ایستاد به تماشای سوختنش. چشمش افتاد به کفشهای کار زمختش. آنها را هم درآورد و انداخت توی آتش لباس.
| نویسنده | علی صالحی بافقی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
1 |
| تاریخ چاپ |
1398 |
| تعداد صفحات |
112 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.5 |
| قطر |
0.7 |
| طول |
21.5 |
| کد موضوع | 3/62فا8 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر