درباره‌‌ی چكاوك

کتاب چکاوک اثري است از رشادنوري گونتکين، به ترجمه سيد برهان قنديلي و چاپ انتشارات افق بي پايان. رمان حاضر درباره معلمي به نام فريده است و با روايت خاطرات او با زباني ساده و شيرين، آغاز شده و پيش مي رود. «چکاوک» تصويري از شرايط اجتماعي زنان در اواخر دوره عثماني در آناتولي به دست مي دهد. گزيده‌اي از كتاب: سر کلاس هميشه پر حرفي مي کردم و از اينجا به آنجا مي رفتم. مثل بچه هاي ديگر، پله ها را بالا رفتن يا پايين آمدن براي من نبود. منتظر مي شدم تا همه از پله ها پايين بروند، زماني که راه پله خلوت شد، سوار نرده راه پله مي شدم و تا پايين پله ها سُر مي خوردم يا پاهايم را جفت مي کردم و تا آخرين پله، تک تک پله ها را مي پريدم. در حياط مدرسه درخت خشکي بود. هر موقع وقت مي کردم از آن درخت بالا مي رفتم و بدون توجه کردن به تهديدها و خواهش هاي معلم ها براي پايين آمدنم، تا آخر زنگ تنفس، از شاخه اي به شاخ? ديگر مي پريدم. روزي معلممان مرا در آن حال ديد و داد کشيد: “اين بچه آدم نيست، چکاوکه!”. از آن روز اسمم از يادها رفت و همه مرا “چکاوک” صدا مي کردند. نمي دانم اسمم چطور به گوش خانواده و فک و فاميل رسيد و به زبانشان افتاد. ديگر اسم اصلي من، يعني فريده، مثل لباس عيدي بود و خيلي کم و در جاهاي رسمي استفاده مي شد. از اسم چکاوک، هم خوشم مي آمد و هم به دردم مي خورد. وقتي کسي کار نامناسبي از من مي ديد، با بي اعتنايي، شانه هايم را بالا مي انداختم و مي گفتم: “چي کار کنم؟ از يه چکاوک چه انتظاري دارين؟”

آخرین محصولات مشاهده شده