درباره‌‌ی يخ چون آتش (مجموعه برف چون خاكستر 2)

سه ماه از آزادي «وينتري‌ها» گذشته و پادشاه اسپرينگ، آنگرا، ناپديد شده است. ميرا فقط مي‌خواهد مردمش در امان باشند. وقتي وينتري‌ها مجبور مي‌شوند براي پرداخت بدهي كردلي‌ها، معدن‌هاي‌شان را حفر كنند، چيزي قدرتمند و احتمالا خطرناك پيدا مي‌كنند: شكاف جادوي گم‌شده پرايموريا. آخرين‌باري كه دنيا به اين حجم از جادو دسترسي داشت، تخم فساد پاشيده شد. پس وقتي پادشاه كردل، ميرا و ترون را مامور كرد كه رازهاي شكاف را كشف كنند، ميرا نقشه كشيد تا با استفاده از اين سفري براي بسته نگه داشتن شكاف در امان نگه داشتن وينتر كمك جمع كند؛ حتي اگر به معناي درگير شدن با ترون باشد. اما آيا مي‌تواند بدون به خطر انداختن كساني كه دوست‌شان دارد، اين كار را انجام دهد؟...

آخرین محصولات مشاهده شده