درباره‌‌ی واسازي از تاريخ هنر تا ترك سيگار

من در شب مي‌نويسم. من مي‌نويسم: شب. شب الهه‌اي است چنان بزرگ كه روزي خود را با تناسخ و تظاهر در يكي از نمايش‌هايم به سر رساند. شب روز ديگر من است. كلان‌ترين نيمه زندگي‌ام. مسرف‌ترين نيمه. از ستايش و عشق اوست كه در روز شب مي‌سازم. حتي با چشماني گشوده در ظل روز، مي‌توانم نبينم. وقتي در تعقيب انديشه‌اي‌ام كه پيش من چون بازي‌اي معجز افسار گسيخته است، چشمانم تنها فضاي خالي و خنثي را مي‌بينند، جايي كه سايه‌اش پران است.

آخرین محصولات مشاهده شده