اسكارلت آدامز پانزده ساله بعد از ناپديد شدن عجيبش (كه حاضر نيست درباره آن توضيح بدهد) گرفتار هياهوي رسانه‌ها مي‌شود. اما در سرزمين دوردست پرو، مت فريمن حقيقت را حدس مي‌زند. او عاقبت پنجمين نگهبان دروازه را پيدا كرده. آخرين نفر از پنج نگهبان كه بايد در برابر نيروي سياه پيشينيان كنار هم بايستند. او تنها كسي نيست كه دنبال اسكارلت مي‌گردد. نيروهاي اهريمني يك قدم از او جلوتر هستند. آن‌ها اسكارلت را به هنگ‌كنگ مي‌كشند و در شهري در حال مرگ به دام مي‌اندازند كه هواي آن مسموم است و راهي براي فرار از آن وجود ندارد. پيشينيان قبلا فريب ‌ديده و شكست خورده‌اند. اما اين بار آن‌ها نقشه‌اي دارند، اين بار آن‌ها كاملا بر اوضاع مسلط هستند.