قصههایی برای از بین بردن غصهها (قصهدرمانی داستان کوتاه روحیهبخش)
کد آیتم: 28239
زنی به خاطر ابتلا به بیماری ایدز در حال مرگ بود. کشیش را خبر میکنند تا باعث آرامش روحی او شود. اما هیچ نتیجهای حاصل نمیشود. زن میگویید: من باختهام. من تمام زندگی خود و اطرافیانم را ویران کردهام. من دارم با درد و رنج به جهنم میرومو امیدی برایم نماده است.کشیش چشمش به تصویر دختر زیبایی روی کمد میافتد و از زن میپرسد: اون عکس کیه؟ زن با قیافه خوشحال پاسخ میدهد: اون عکس دخترمه، زیباترین کسی که در دنیا دارم. ببینم اگر دخترن به دردسر بیفتد یا خطایی ازش سر بزند، کمکش میکنی؟ میبخشیش؟ بازهم دوستش داری؟ زن نالان میگوید: البته که میکنم. من حاضرم هر چیزی که از دستم بربیاد برایش انجام دهم! چرا یه همچین سوالی میکنی؟ چون میخواهم بدانی که خدای تبارک و تعالی هم روی کمدش عکسی از تو دارد.
| نویسنده | مسعود لعلی |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
9 |
| تاریخ چاپ |
1396 |
| تعداد صفحات |
96 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.5 |
| قطر |
0.5 |
| طول |
21 |
| کد موضوع | 158/1 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر