کد آیتم: 113604
وسط کوچه ورسین ژتوری مرد بلند قدی بازوی ماتیو را گرفت: پلیسی در پیادهروی مقابل پاس میداد. "میشه یکی دو فرانک به من بدی؟ گرسنمه." چشمانی نیمبسته و لبانی کلفت داشت و بوی نوشیدنی میداد. ماتیو پرسید: "منظورت اینه که تشنهته؟" "نه: گرسنهم، بخدا راست میگم." ماتیو یک سکه پنج فرانکی در جیبش یافت. "برام اهمیت نداره که تشنهای یا گشنه، به من مربوط نیس..." و سکه پنج فرانکی را به او داد. مرد گفت: "آدم خوبی هستی." و به دیوار تکیه داد. "حالا بجاش یه چیزی برات آرزو میکنم. یه چیزی که جدا خوشحالت میکنه. میدونی چیه؟"
| نویسنده | ژان پل سارتر |
| مترجم | محمود جزایری |
| زبان |
فارسی |
| نوبت چاپ |
1 |
| تاریخ چاپ |
1397 |
| تعداد صفحات |
400 |
| نوع جلد |
شومیز |
| قطع |
رقعی |
| عرض |
14.6 |
| قطر |
1.7 |
| طول |
21.4 |
| کد موضوع | 843/914 |
بدون نظر
1
2
3
4
5
0
0 رتبه بندی ها
0 از 5
تازه های ناشر
تازه های نویسنده
آیتم های مشابه