دربارهی سفيدبرفي (قصهها عوض ميشوند 1)
روزي روزگاري يك آينه جادويي، من و داداشم و قورت داد و انداخت توي قصهي سفيد برفي.
اين طوري شد كه ما نگذاشتيم سفيد برفي سيب سمي را بخورد. هوراااااا!...
ولي نه صبر كنيد!
اگر سفيد برفي سيب را نخورد و نميرد، چطوري شاهزاده روياهايش را ببيند و قصهشان به خوبي و خوشي به آخر ميرسد؟ اي داد!
حالا خودمان بايد آخر داستان سفيد برفي را درست كنيم.
تازه، بعدش هم بايد يك جوري برگرديم خانه.
محصولات مرتبط
پرتقال - Portugal
دفتر خاطرات هيولا (شورش هيولاهاي بادكنكي)
rise of the ballon goons a branches book
39,000 تومان